در جنگ احزاب تمام قبائل و گروههاى مختلف دشمنان اسلام براى کوبیدن اسلامِ جوان متّحد شده بودند.
بعضى
از مورّخان نفرات سپاه کفر را در این جنگ بیش از ده هزار نفر نوشتهاند،
در حالى که تعداد مسلمانان از سه هزار نفر تجاوز نمىکرد.
سران
قریش که فرماندهى این سپاه را به عهده داشتند، با توجه به نفرات و تجهیزات
جـنـگـى فـراوان خـود، نـقـشـه جـنـگ را چـنـان طـراحـى کـرده بـودنـد کـه
بـه خـیـال خـود بـا این یورش، مسلمانان را به کلّى نابود سازند و براى
همیشه از دست حضرت محمّد(صلى الله علیه و آله) و پیروان او آسوده شوند!
زمـانـى کـه گـزارش تـحرّک قریش به اطلاع پیامبر اسلام(صلى الله علیه و آله) رسید، حضرت، شوراى نظامى تشکیل داد.
در
ایـن شـورا سـلمـان فـارسـى پـیـشـنهاد کرد که در قسمتهاى نفوذپذیر اطراف
مدینه خندقى کنده شود که مانع عبور و تهاجم دشمن به شهر گردد.
ایـن پـیشنهاد را همه قبول کردند و تصویب شد و ظرف چند روز با همّت و تلاش مسلمانان خندق آماده گردید.
خـنـدقـى
کـه پـهـنـاى آن بـه قـدرى بود که سواران دشمن نمىتوانستند از آن با پرش
بـگـذرنـد و عـمـق آن نیز به اندازهاى بود که اگر کسى وارد آن مىشد به
آسانى نمىتوانست بیرون بیاید.
سپاه قدرتمند شرک با همکارى یهود از راه رسید.